(Shutterstock*)

براساس چندین مطالعه‌‏ی انجام شده، جاش نیور بین ۲۰ که تا ۴۰ درصد از امریکایی‎ها معتقدند کـه افراد فوت‌‏شده را درون خواب مـی‌‏بینند. جاش نیور آیـا همـه‌‏ی این افراد درون حالتی از توهم قرا مـی‌‏گیرند یـا به‌‏راستی با افراد مرده ارتباط برقرار مـی‌‏کنند؟

«دکتر کامـیل وُرتمن» کـه دکترای خود را از دانشگاه دوک دریـافت کرده هست و چندین دهه هست که درون امر عزاداری و سوگواری کار مـی‌‏کند، درون وب‌‏سایت خود نوشته است: جاش نیور «با‌‏وجود آرامشی کـه این نوع ارتباط ایجاد مـی‌‏کند، اما خانواده‌‏های عزادار اغلب نگرانند کـه با داشتن این‌‏گونـه تجربیـات ممکن هست عقل خود را از‌‏دست بدهند. جاش نیور درون بسیـاری از موارد آن‌‏ها راغب نیستند که تا درباره‌‏ی این‌‏گونـه تجربیـات بای صحبت کنند؛ زیرا از نحوه‎ی تفکر مردم درباره‎ی خود مـی‎ترسند. این موضوع نشان مـی‌‏دهد کـه از‌‏نظر باور‌‏های اجتماعی، این‌‏گونـه روابط نادر هست و ممکن هست نشان‌‏دهنده‎ی مشکلات روانی باشد.

اما ارتباط پس‎از مرگ مـی‌‏تواند بـه بازماندگان فرد متوفی کمک کند. وُرتمن مـی‌‏گوید، او و برخی دیگر از روان‌‏شناسان در‌‏حال بررسی این پدیده به‌‏عنوان راه درمانی به منظور تسلی از غم و اندوه هستند.

وی مـی‌‏گوید: «بازماندگان نسبت‌‏به این‌‏گونـه ارتباطات آگاهی بیشتریب مـی‌‏کنند و با این آگاهی بیشتر احساس آسودگی خواهند کرد و دیگر نسبت‌‏به سلامت روان خود درون این‌‏گونـه ارتباطات، احساس تردید نمـی‌‏کنند.»

براساس مطالعات دکتر کامـیل ورتمن، حدود ۶۰ درصد از افرادی کـه همسر، والدین یـا فرزند خود را از‌‏دست داده‌‏اند، حضور عزیزان‌‏شان را درون کنار خود حس مـی‌‏کنند. حدود ۴۰ درصد از آن‌‏ها مـی‌‏گویند کـه عزیزان از‌‏دست رفته‌‏شان با آن‌‏ها حرف مـی‌‏زنند. برخی از این مطالعات دقیقاً بعد از مرگ افراد انجام شده و برخی سال‌‏ها بعد.

جلسات درمان، راه‌‏حلی پنـهانی

در سال ۱۹۹۵، «دکتر باتکین»، روشی درمانی به‌‏نام «ایجاد ارتباط پس‌‏از مرگ» (IADC) را ابداع کرد. درون یکی از این جلسات درمان، یکی از بیماران او، تصویری القائی از دوست مرحومش داشت کـه باعث شد این ارتباطات را واقعی و نـه یک خیـال بداند.

گزارش‌‏گری به‌‏نام «جولیـا ماسبریج»، دوست خود به‌‏نام «جاش» را، درون زمان کالج ازدست داد. او درون گزارش تجربه‌‏ی خود مـی‌‏نویسد کـه وی «جاش» را متقاعد کرده بود که تا در مجلس ی کـه قرار نبود درون آن شرکت کند، بیـاید و او درون راه رسیدن بـه این مجلس درون تصادف رانندگی کشته شد. او به‌‏خاطر مرگ جاش، احساس گناه مـی‌‏کرد؛ با اینکه درون طول سال‎ها این احساس نسبتاً کم‌‏رنگ شده بود.

روش درمانی باتکین شامل شبیـه‌‏سازی حرکت سریع چشم (REM) درون هنگام خواب بود. خواب دیدن درون هنگام REM اتفاق مـی‌‏افتد. هم‌‏زمان، او بـه بیمار کمک مـی‌‏کند که تا با احساسات مرکزی خود درون رابطه‌‏با غم و اندوهش، ارتباط برقرار کند.

ماسبریج تجربه‌‏‌‏ی خود را این‌‏طور بیـان مـی‌‏کند: «به‌‏سادگی و بدون هیچ‌‏گونـه تظاهر، من جاش را دیدم کـه با شور و شوق جوانی درون بیرون پرید و به من لبخند زد. در‌‏طول این ارتباط، احساس خوش‌‏حالی بسیـار مـی‎کردم اما نمـی‌‏توانستم بگویم گه همـه‌‏ی این‌‏ها زاییده‌‏ی ذهن خودم هست یـا نـه. او بـه من گفت کـه من را به‌‏خاطر این اتفاق مقصر نمـی‌‏داند و من حرفش را باور کردم. سپس دیدم کـه جاش با سگ ش بازی مـی‌‏کند. نمـی‌‏دانستم کـه ش یک سگ دارد. ما با هم خداحافظی کردیم و من در‌‏حالی کـه مـی‌‏خندیدم چشمانم را باز کردم.»

او ادامـه داد: « بعدها فهمـیدم کـه سگ جاش مرده بود و آن سگ دقیقاً از همان نژادی بود کـه در‌‏خواب دیدم. هنوز هم نمـی‌‏دانم کـه آیـا چیزی کـه دیدم واقعی هست یـا نـه. اما این را مـی‌‏دانم کـه از آن وقت بـه بعد، هر وقت بـه جاش فکر مـی‌‏کنم دیگر تصویر او درون زمان تصادف یـا درحال صدا زدنش بـه ذهنم نمـی‌‏آید. در‎عوض جاش را مـی‌‏بینم کـه به‌‏سمتم مـی‎آید؛ در‌‏حالیکه لبخند مـی‌‏زند و با سگی بازی مـی‌‏کند. مـی‌‏توانم بگویم کـه این تنـها دلیلی هست که بـه آن نیـاز دارم.»

به‌‏گفته‌‏ی باتکین، مـهم نیست کـه بیماران بـه این تجربه باور بیـاورند یـا نـه، زیرا هنوز هم نتایج مثبت خود را به‌‏همراه دارد.

به‌‏گفته‌‏ی بیل گاگنـهایم، براساس ۲۰۰۰ مصاحبه‌‏ای کـه در طول سال‌‏ها درون ایـالت‌‏های مختلف امریکا انجام داد، حدود ۶۰ مـیلیون نفر از ۱۲۰ مـیلیون نفر امریکایی (۲۰ که تا ۴۰ درصد از جمعیت کشور) بـه تجربه‌‏ی ارتباط بعد از مرگ معتقدند.

سفر بـه ایـالت‌‏ها به منظور جمع‌‏آوری تجارب

اولین‌‏بار بیل و جودی گاگنـهایم، اصطلاح «ارتباط پس‌‏از مرگ» را ابداع د. آن‌‏ها از سال ۱۹۸۸، با ۲۰۰۰ نفر از ۵۰ ایـالت امریکا و ۱۰ ایـالت کانادا کـه چنین تجربه‌‏هایی داشتند، مصاحبه د.

بیل گاگنـهایم، یک دلال سهام درون وال استریت بود و به برقراری ارتباط با افراد مرده باور نداشت؛ اما بعداً زمانی کـه خود تجربه‌‏ی ارتباط با افراد مرده را پیدا کرد، بـه آن باور آورد. او فکر مـی‌‏کند کـه پدر مرحومش با او صحبت کرده است.

گاگنـهایم درون مصاحبه‌‏ای درون شبکه‌‏ی Afterlife tv به‌‏خاطر آورد زمانی کـه صدای پدرش را شنید درون خانـه بود. پدرش بـه او گفته بود: «بیرون برو و استخر را بررسی کن». او بیرون رفت و دید درِ حصار اطراف استخر نیمـه‌‏باز است. وقتی‌‏‌‏که رفت که تا در را ببندد، پسر دو‎ساله‌‏اش را دید کـه بی‌‏هوش درون کف استخر افتاده است.

خوشبختانـه او توانست پسرش را به‌‏موقع نجات دهد. گاگنـهایم گفت کـه اصلاً امکان این وجود نداشت کـه صدای بیرون رفتن و افتادن پسرش درون استخر را بفهمد و حتی فکرش را هم نمـی‌‏کرد کـه پسرش بیرون از خانـه باشد. پسر او درون طبقه‌‏ی پایین بود کـه به‌‏نحوی باوجود حفاظ پلاستیکی‌‏ای کـه بر روی دستگیره‌‏ی درون بود، از خانـه خارج شده بود.

همان صدایی کـه برای نجات پسرش او را فراخواند، او را ترغیب کرد که تا به‎تحقیق درباره‎ی ارتباط ‌‏با مردگان بپردازد. گاگنـهایم تصورش را هم نمـی‌‏کردی بـه حرف‌‏های او گوش دهد؛ زیرا او تنـها یک دلال سهام بود کـه هیچ مدرک دانشگاهی نداشت.

آن صدا بـه او گفت: «بیل، تحقیقات خود را انجام بده، کتاب خود را بنویس. این مسیر معنوی تو درون این زندگی هست که حتما انجام دهی.»

کتاب «صد تجربه از بازماندگان»

در سال ۱۹۴۴، برنارد آکرمن، گزرش‌‏هایی را درون کتاب خود به‌‏نام « صد تجربه از بازماندگان » جمع‎آوری کرد. او مـی‌‏نویسد، مواردی کـه او درون کتابش آورده، توسط افرادی گردآوری شده کـه «زمان، پول و بردباری زیـادی را صرف این فرایند کرده‌‏اند».

«آ‎ن‌‏ها بسیـار مشتاق بودند که تا این مشکل بزرگ بشر را حل کنند». با‎این‌‏حال او مدعی واقعی بودن این موارد نیست و آن را بـه قضاوت خواننده مـی‌‏سپارد.

یکی‌‏از داستان‌‏هایی کـه او باز مـی‌‏گوید درباره‌‏ی مردی جوان به‌‏نام «رابرت مکنزی» است. مکنزی توسط صاحب یک مکانیکی درون گلاسکو، از گرسنگی نجات یـافت و صاحب شغل شد. نام آن صاحب مکانیکی ذکر نشده هست اما او یکی‌‏از افرادی هست که این تجربه را گزارش داده است.

شبی او درون خواب مـی‌‏بیند کـه در محل کارش هست و مکنزی وارد مـی‌‏شود. آن‌‏ها گفتگوی زیر را با هم داشتند:

من که تا ‌‏اندازه‌‏ای عصبانی بـه مکنزی مـی‌‏گویم: «موضوع چیـه، رابرت؟ نمـی‌‏بینی کار دارم؟»

او پاسخ داد: «بله آقا، اما حتما با شما صحبت کنم.»

گفتم: «درباره‌‏ی چی؟ چی این‌‏قدر مـهمـه کـه مزاحمم شدی؟»

او جواب داد: «من متهم بـه کاری شدم کـه انجام ندادم؛ و مـی‌‏خوام شما اینو بدونین و منو ببخشید چون من بی‌‏گناهم».

من خیلی طبیعی پرسیدم: «من چطوری مـی‌‏تونم تو رو ببخشم وقتی نمـی‌‏دونم چه کار کردی؟»

هیچ‌‏گاه لحن راسخ او را کـه به‌‏زبان اسکاتلندی پاسخ داد، فراموش نمـی‌‏کنم. او گفت: «به‌‏زودی خواهی فهمـید».

او از خواب بیدار شد و همسرش ناگهان وارد اتاق خواب شد و با پریشانی بسیـار گفت کـه مکنزی کرده بود. درون یک لحظه او بـه همسرش پاسخ داد: «نـه، او نکرده است.»

مشخص شد کـه مکنزی نکرده بود. او اشتباهی بطری حاوی مواد سمـی را کـه برای رنگ چوب استفاده مـی‌‏شد به‌‏جای بطری خورده بود.

اپک تایمز درون ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر مـی‌‏شود.




[آستارا نیوز - مطالب فروردین 1393 جاش نیور]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 11 Jun 2018 01:10:00 +0000